زیارت امام رضا
مامانی صبح زود بیدار شد منو آماده کرد تا بریم حرم امام رضای مهربون. خیلی خوشحال بودم توی اتوبوس همه منو نگاه میکردن و به من لبخند می زدن، آخه خیلی خانم و نازم
حدود ساعت 10:40 حرم رسیدیم از درب طوسی داخل شدیم. به آقا امام رضا سلام دادیم بعدش رفتیم صحن انقلاب و از کفشداری شماره 2 وارد حرم شدیم در آخری که به ضریح ختم میشه بسته بود و اسه تعمیرات. بعد نماز گفتن باز میشه. همونجا نشستیم منو مامانی برای همه بچه ها و بزرگترا دعا کردیم اول از همه برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج) دعا کردیم. 2 تا دوست پیدا کردم اسم یکی شون ستایش بود که از تهران اومده بود پابوس آقا، یه عالمه با هم بازی کردیم نزدیک اذان ظهر بود دیگه شیر خوردم بعدش یه کم بی تابی کردم مامانی منو برد بیرون و تو صحن انقلاب روی فرش نشستیم بعدش کنار پنجره فولاد رفتیم زیارت کردیم.
یه خانم مهربون به مامانی گفت دختر نازتو بده به من نگه میدارم نمازتو بخون. منو گذاشت رو پاهاش. مامانی هم نماز خوند و کلی تشکر کرد و خداحافظی کردیم اومدیم بیرون..